ریزه کاری های مهم صنف پوشاک نساجی و وابسته (۱)
کار پوشاک ، نساجی و صنایع وابسته از کارهایی به شمار می روند که نیازمند تجربه فراوان توأم با دانش می باشد. همانطور که هم صنفیان و همکاران من معتقد هستند ، این کار دارای ریزه کاری های دردسر سازی می باشد که در صورت نداشتن تجربه یا علم مقابله با آن ها ممکن است به فرد خساراتزیادی وارد گردد.
چه ریزه کاری هایی؟
به عنوان مثال چندی پیش یک نوع نخ با قیمت و کیفیت بسیار عالی نظرمان را جلب کرد و ما را ترغیب کرد تا مقدار زیادی از آن را وارد کنیم. همه چیز خوب پیش رفت و نمونه گیری ها با موفقیت صورت گرفت و در نهایت با شادمانی مشغول وارداتش شدیم.
دیری نپایید که این شادمانی ما با سیل عظیم مرجوعی به اتمام رسید. چرا؟ چون رنگ های خاصی از این نخ زمستانی در حین بافت روی تیراژ با تول های فراوانی همراه بود و سایر رنگ ها هم بدون رنگ های مذبور خواهان چندانی نداشت. این رویداد با وجودی پدید آمد که ما تیراژ مناسبی نمونه گیری کرده و جواب مناسب دریافت کرده بودیم.
پس از جویا شدن به این نتیجه رسیدیم ماشین های بافندگی که ما با آنها نمونه گرفته بودیم ، ماشین های تختی بودند که با نخ مذبور سازگاری بسیاری داشتند که و به غیر از آن کارخانه طرف قرارد برای نمونه گیری ما ،رنگهایی را بیشتر فرستاده بود که مشکل چندانی نداشت. بنابراین اگر هم تولی در این میان مشاهده می گردیدبه پای پرتی کار گذاشته می شد.
همین موضوع به ظاهر کوچک ، سرنوشت سرمایه ی زیادی را دست خوش تغییر کرد و پس از انجام مراحلی مانند برگردان نخ با شمع های خاص ، که بر قیمت تمام شده می افزود، مجبور شدیم با زیان بسیاری این نخی را که به امید سود آوری بیشنر وارد کرده بودیم به فروش برسانیم.
اما خب از آنجایی که هرشکستی مقدمه ی پیروزی است ، ما هم مقدمه پیروزی همکارانی بودیم که قصد واردات این نخ جدید را داشتند 🙂 (طنزگونه) و تا مدت ها از به زبان آوردن سخنی از نخ زمستانی (های بالک) پرهیز می کردیم
این تجربه ی تلخی از چندین تجربه تلخ شغلی من به شمار می آید. به قول پدرم بزرگ ترین سرمایه ها ،تجاربی هستند که فرد در کار نساجی و پوشاک ، از شکست ها بدست می آورد و چه بهتر که این تجارب پیش از وقوع آن برای خودمان ، از دیگر افراد پرتجربهکسب شود.
از پند آموزی که گذر کنیم می رسیم به همان موضوع مورد بحث یعنی ریزه کاری های این کسب و کار .
اولین نکته مهم از ریزه کاری ها( که این مطلب را به آن اختصاص داده ام)، که از بزرگان این کسب و کار ( صنف پوشاک نساجی ) که شامل عمویم ، پدرم ، برادرم و اکثر آشنایانمان توانستم در ذهن خود نگاه دارم چیست؟
در این کار ریسک نکردن یعنی درجا زدن و ریسک کردن هم در دهان شیر رفتن است، اما یک ریسک توأم با تفکر و حساب شده موجب سعود و ترقی می باشد و چند نکته ای که همیشه از طرف پدرم در مورد ریسک در این کار به من گوشزد شده اینچنین است:
اولین شرط ریسک کردن عقلانی از نظر پدرم :(ریسک در داشته ها و نداشته ها)
- ۱-قبل از ریسک حساب کتاب کن که اگر شکستی تمام عیار برتو تحمیل شد بتوانی زندگی ات را جمع و جور کنی، به عبارتی روی داشته ات ریسک کن نه روی نداشته هایت. این سخن مردیست که پس از یک شکست ناگواری که تحملش بر من امری غیر ممکن است ، باقتدار کمر راست کرده و توانسته گردونه زندگی خود را بر وقف مراد خودش به چرخش درآورد.
حسابداری و حسابرسی صنف پوشاک نساجی
- ۲- این کسب و کار به خاطر پرتی فراوانش ، چه از زمانی که نخ های ته دوک پای ماشین که دیگر قابل استفاده نیستند دور انداخته می شوند ،چه زمانی که قیچی اره ای باعث ایجاد دم قیچی می شود (اطلاح پارچه های اضافی یک برش که معمولا توسط برشکارها تبدیل به دستمال و یا ملاتی میان بالشت های وقت استراحت می گردد 🙂 ) ویا حتی زمانی که پس از هزینه روی لباسی در می یابی دارای زده است ، یکی از کسب هایی است که اگر حسابرسی و حسابداری دقیقی روی آن نداشته باشی در آخر ماجرا متوجه می شوی نه تنها سودی نکرده ای بلکه از جیب خود هم مایه گذاشته ای ، تازه اگر شانس بیاوری که زود متوجه شوی و الا ممکن است با خیال اینکه کارت می چرخد به پرتگاه هایی برسی که روزانه پذیرای افراد بی حساب و کتاب زیادی است.
لازمه موفقیت در صنف پوشاک نساجی :آگاهی و دانش کافی
- ۳-در زمانی که تازه وارد کار شده بودم و هنوز زن و زندگی مرا متعهد نکرده بود می گفت: در هر زمینه ای از این کسب و کار که می خواهی خودت را تثبیت کنی ، دانش آن حیطه پیش نیاز اصلی آن است . پس قبل از شروع مطالعه کن . مثلا تا زمانی که با خواص و تشریحات علمی و کامل یک نخ آشنا نباشی و بدون دانش جامع به خرید و فروش آن نخ مشغول شوی خواهی دید که خسارت های ناشی از بی اطلاعی تورا از آن کار متنفر خواهد کرد. (من انتخاب کرده بودم تا با فعالیت در نزد خانواده ام شروع به یادگیری کنم )
از این شاخه به آن شاخه
- ۴-یکی از سخنانی که روی آن تاکید خیلی زیادی داشت و هنوزه بعد از گذشت سالها هر از چندگاهی آن را خاطر نشان میکند اینست که :از این شاخه به آن شاخه نپر و با حیطه کاری خود که ابندا اتنخاب کرده ای راه خود را ادامه بده . یک دیوار را تصور که باید با یک مته ی دستی از آن عبور کنی ، آیا با چند سوراخ ریز می توانی ؟ مسلملا خیر ولی ب با ایجاد یک سوراخ و گشاد کردن آن ،احتمال آن دوچندان می شودکه از دیوار عبور کنی.
این ها بخشی از نکاتی بود که تازه کار ی همچون من از یک مربی پر تجربه در این زمینه آموخت.
دیدگاهتان را بنویسید